جدول جو
جدول جو

معنی گچ سر - جستجوی لغت در جدول جو

گچ سر
(گَ)
ده کوچکی است از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران، سر راه شوسه کرج به چالوس. سکنۀ آن 50 تن. پاسگاه پاسبانی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). رابینو در سفرنامه خود (بخش انگلیسی ص 27) این ده را به نام گچه سر آورده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گچ بر
تصویر گچ بر
استاد بنّا که با گچ در روی دیوار یا سقف نقش و نگار بسازد
فرهنگ فارسی عمید
(گَ جَ)
ده کوچکی است از دهستان لور شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران، سرراه شوسۀ کرج به چالوس. سکنۀ آن 50 تن است و پاسگاه پاسبانی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(گَ گَ)
گچکار: جصاص، گچ گر. (دهار) (منتهی الارب). لکاث. گچ چر. (منتهی الارب) : درساعت فرمود تا گچ گران را بخواندند و آن خانه را سفید کردند. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
گچ کار: در ساعت فرمود تا گچ گران را بخواندند و آن خانه را سفید کردند
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که بر روی گچ دیوار و سقف نقشهای زیبا پدید آورد، آلتی که با آن گچ بری کنند
فرهنگ لغت هوشیار